سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمانی

آیا در باتلاق فرو رفتهای؟!

    نظر

آیا در باتلاق فرو رفته‌ای؟!

باتلاق

نشسته‌ای رو به رویم که چرا آمده‌ام؟ که چرا می‌روم؟ به کجا می‌روم؟ این آمدن و رفتن به چه هدف؟

میان
همه پاسخ‌ها، یک پاسخم امتحان عبودیت و بندگی و رسیدن به کمال است که دنیا
جایگاه اصلی و همیشگی من و تو نیست؛ که دنیا معبری‌ست برای عبور؛ برای
رسیدن به مقصد؛ که اینجا باید امتحان شوی و آزمایش تا در سرای باقی نتیجه
انتخابت را دریابی؛ خوب یا بدش را ... که این دنیا برای پس از اینجاست
...؛ که اینجا سرای امتحان است و محک و آزمایش ...؛ که من و تو برای این
دنیا آفریده نشده‌ایم و مأموریم به تلاش در دنیا برای آخرت!

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا 1

حیات
و ممات؛ جوانی و پیری؛ ثروت و قدرت؛ فرزندان و دوستان؛ فقر و غنا، بیماری
و تندرستی، همه و همه وسیله آزمایش‌اند برای من و تو که کدام یک در آن
گرفتار می‌شویم و در باتلاق دنیا فرو می‌رویم و کدام یک پای از دام‌ها
می‌گسلیم و دنیا را وسیله‌ای برای کسب آخرت و نجات خویش قرار می‌دهیم ...
که دنیا سرایی‌ست که نمی‌توانی از آن به سلامت بروی، مگر با تقوا؛ دنیا
سرایی‌ست که نمی‌توانی از کارهایش نجات یابی،‌ مگر با تقوا؛ که دنیا سرای
آزمایش است که آنچه را از آن برای آن برگیری؛ از کف می‌دهی و بر همان
مؤاخذه می‌شوی و آنچه از آن برای غیر آن برگیری، برایت ماندگار می‌شود...؛
که دنیا مَثَلِ همان بازگشت سایه است، اگر خردمند باشی که سایه در آن حال
که گسترده است،‌ جمع می‌شود و در همان حال که افزوده است، کاسته می‌شود...2

نعمت
این دنیا را داد‌ه‌اند که من و تو را بیازمایند که شکر نعمت می‌کنیم یا
کفران؟! سختی این دنیا را داده‌اند که من و تو را بیازمایند که بر سختی‌ها
و مشکلات صبر می‌کنیم یا ناسپاسی؟! ... که هر کس کفران کند و ناسپاسی شکست
خورده این امتحان است و آزمایش!

دنیا را گذاشته‌اند برای آزمایش که
تا حادثه‌ها و سختی‌ها پیش نیاید و امتحان‌های دشوار راه دینداری چهره
نشان ندهند، حق از باطل و ایمان از شرک مشخص نمی‌شود و من و تو طلایی
هستیم که ما را در کوره گداخته حوادث و ابتلائات گذاشته‌اند تا پخته و
آزموده شویم و جوهره ناب کمالات انسانی خویش را عیان کنیم.

 

مـــرغ بـاغ مــلکوتـم نیـــم از عـالـم خـاک 

 

 چند روزی قـفسی ساخته‌اند از بـدنـم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

 

بـه هـوای سـر کـویـش پر و بالی بزنم